• امروز : شنبه - ۸ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 27 April - 2024
3
اختصاصی سینما جریان | در هشتمین برنامه «اکران ایوان» مطرح شد:

با بحران نقد روبرو هستیم

  • کد خبر : 38785
  • ۲۳ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۰
با بحران نقد روبرو هستیم
سینما جریان | هشتمین برنامه «اکران ایوان»، با اجرای سحر عصرآزاد منتقد سینما مجری_کارشناس رویداد و با حضور علیرضا صمدی فیلمساز و کاوه ایمانی تدوینگر در ایوان ربط برگزار شد.

سینما جریان | اختصاصی | فرزاد جمشید دانایی | هشتمین برنامه «اکران ایوان»، به اکرانِ فیلم سینمایی «اتاق معلمان» به کارگردانی ایلکر چاتاک اختصاص داشت و سپس نشست نقد و بررسی آثار با اجرای سحر عصرآزاد منتقد سینما مجری_کارشناس رویداد و با حضور علیرضا صمدی فیلمساز و کاوه ایمانی تدوینگر در ایوان ربط برگزار شد.
در ابتدای نشست، سحر عصرآزاد، ضمن عرض خیر مقدم به حضار، خبر از این داد که هشتمین برنامه «اکران ایوان»، آخرین برنامه «اکران ایوان» در سال ۱۴۰۲ است و عنوان کرد: ممنون از اینکه در روزهای شلوغ آخر اسفند در کنار ما هستید. باید اضافه کنم که این آخرین جلسه اکران ما در سال ۱۴۰۲ است و بعد تعطیلات عید نوروز و با پایان ماه رمضان، انشالله با فیلم‌ها و برنامه‌های جدید در کنارتان خواهیم بود. این نکته را هم باید بگویم که فردا شب، یکشنبه ۲۰ اسفند ماه سال جاری، برندگان بخش‌های مختلف اسکار معرفی می‌شوند از اینرو به همین مناسبت، فیلم سینمایی «اتاق معلمان» به کارگردانی ایلکر چاتاک را برای اکران هشتم به پیشنهاد علیرضا صمدی در نظر گرفتیم که فیلمی جذاب است. همانطور که می‌دانید این فیلم، نماینده کشور آلمان در بخش بهترین فیلم بخش بین‌الملل جوایز اسکار است و فیلم خاصی است.
علیرضا صمدی در توصیف ایلکر چاتاک کارگردان ترک‌تبار فیلم سینمایی «اتاق معلمان» گفت: ایلکر چاتاک، کارگردان جوانی است که این چهارمین کارگردانی او محسوب می‌شود. ایلکر چاتاک، فیلمسازی ترک‌تبار است که در آلمان، فیلم می‌سازد. این فیلم هم مهم‌ترین فیلم این فیلمساز است چون فیلم‌های قبلی وی فقط در آلمان اکران داشته و بازخورد جهانی آن‌چنانی نداشته است. این فیلم‌ هم از نظر ساختاری و محتوایی سینمای مورد علاقه من است. گاهی، به عنوان فیلمساز، فیلم‌هایی را تماشا می‌کنیم که دوست داریم خودمان ساخته باشیم. «اتاق معلمان» جزو فیلم‌هایی بود که وقتی تمام شد، با خودم گفتم کاش، این را من ساخته بودم. در نتیجه، فیلم خاصی است.
سحر عصرآزاد، «اتاق معلمان» را نمادی از یک جامعه تمثیلی دانست و گفت: مدت زمان فیلم، یک ساعت و چهل دقیقه است که مدت زمانی مرسوم است. همچنین، تمام اتفاقات این درام، در یک تک لوکیشن، میان سه گروه معلمان، والدین و دانش‌آموزان اتفاق می‌افتد. اثر قصه‌ای که دارد و نکته‌ای که مطرح می‌کند، رئال است. «اتاق معلمان» با وجود قصه رئال، با کدگذاری هایی که دارد، می‌تواند به عنوان یک جامعه تمثیلی در نظر گرفته شود. همه آنچه که در لایه رویه قصه وجود دارد، قابل تعمیم است. حتی ایلکر چاتاک کارگردان اثر در جایی اشاره کرده که می‌خواسته شمایلی کوچک از یک اجتماع بزرگ را نشان بدهد. از نظر من، مهمترین مسئله برای او، به چالش کشیدن اخلاق و قضاوت است. این نکته برای من مهم بود. فیلم‌هایی که می‌خواهند یک چالش اخلاقی را به تصویر بکشند، معمولاً قصه رویه رئال را فراموش می‌کنند و همه‌چیز فدای این می‌شود که مخاطب بتواند زیرلایه را درک کند. «اتاق معلمان»، تعادل را بین قصه رئال و قصه ارجاع پذیرش حفظ کرده است. به اضافه اینکه در شخصیت پردازی ها با کاراکترهای خاکستری هستیم که سیاه و سفید نیستند و درصدی از خطا و لغزش را مثل همه ما انسان‌های زمینی دارند.
علیرضا صمدی درباره نگاه تمثیلی متذکر شد: با ما کاری کرده‌اند که از تمثیل بدمان می‌آید چون از همه‌چیز قرائت دیگری می‌کنند. مثلاً اگر همین فیلم در ایران ساخته می‌شد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کلی چون و چرا می‌کرد که این تمثیل است. در صورتی که ما فقط می‌خواستیم جامعه‌ای را به تصویر بکشیم که شخصیت‌های آن حتماً ما به ازای بیرونی داشته باشند. من از این منظر، نمی‌خواهم به فیلم نگاه کنم و می‌خواهم از زاویه دید دیگری به این فیلم نگاه کنم. دلیلش هم اینکه با کاری کرده‌اند که از تمثیل بدمان می‌آید. کارگردانی، فیلمبرداری و تدوین اثر، ویژگی‌های عجیبی دارد. در عین سادگی، واقعاً مخاطب را درگیر می‌کند. این سادگی، فقط رویه این قضیه است. من به عنوان کسی که تجربه فیلمسازی دارم می‌گویم که کار سختی است. با اینکه ساده است اما انجام دادن آن، کار سختی است. مخاطب با خودش می‌گوید که کاراکترها و میزانسن ها چقدر ساده است در صورتی که مثل داردن ها، پیچیدگی‌هایی در پس این سادگی نهفته است. «اتاق معلمان»، مرا یاد فیلم سینمایی «کلاس» به کارگردانی لوران کانته می‌اندازد که برنده جایزهٔ نخل طلای جشنواره فیلم کن ۲۰۰۸ شد. از نظر من، آن فیلم، اثر بهتری است. این فیلم هم در جایگاه خودش قرار دارد.

او افزود: از نظر من، این فیلم را نمی‌توان از منظر فلسفی نگاه کرد بلکه باید به آن از منظر جامعه‌شناسی نگریست. از اینرو، با تمثیل موافق نیستم. در جامعه‌شناسی، دو مفهوم کلیدی اخلاق و امید همیشه مطرح است. در جوامع پیشرفته هم راجع به این صحبت می‌کنند که باید همیشه درباره اخلاق و امید سخن گفت. اخلاق ذیل آرمان‌های روشنگرانه قرار می‌گیرد چون این مفهوم، دارد از عصر روشنگری به مرور مهم‌تر می‌شود. عدالت، گل سر سبد مفاهیم جامعه‌شناسی و اخلاقی است. این فیلم دارد قصه‌ای را در یک مدرسه با همه مختصات آن روایت می‌کند و با روابطی که می‌سازد، همه مفاهیمی که تا به امروز به آن رسیده‌ایم، دارد به چالش می‌کشد. اخلاقیون نقل‌قول معروفی دارند که به شرح زیر است:«بدی های فردی، گاهی تبدیل به خوبی‌های جمعی می‌شود.» در «اتاق معلمان»، برعکس این اتفاق می‌افتد و کاراکتر اصلی که شخصی آرمانگراست، خوبی‌هایی که می‌کند، تبدیل به بدی های جمعی می‌شود. چنانکه همه مدرسه را با بحران مواجه می‌کند. اینگونه اثر، چیزی را در علم اخلاق برعکس می‌کند. این دلیل جذابیت این فیلم برای من است. همچنین، فکر می‌کنم برای غربی‌ها هم این موضوع جذاب بوده که این همه جایزه به این اثر داده‌اند. چون دارد تمام مبناهای اخلاقی که سالهاست داریم درباره‌اش حرف می‌زنیم، به چالش می‌کشد.
سحر عصرآزاد راجع به ویژگی‌های کارگردانی ایلکر چاتاک خاطرنشان کرد: از مهمترین خصوصیاتی که این فیلم دارد، چندزبانی آن است که عامدانه هم بوده. با وجود اینکه قرار گرفتن افراد و هویت‌های مختلف در کنار هم را نشان می‌دهد، ممکن است این موضوع برای مخاطب خسته‌کننده شود و اثر را پس بزند. آن چیزی که باعث می‌شود فیلم اثری روان باشد، نوع کارگردانی ایلکر چاتاک است. از نظر من، به عنوان کارگردان این تشخیص را داشته است که درامی که می‌خواهد پیش ببرد، آنقدر التهاب درونی و بیرونی دارد که نیاز به تشدید کردن آن وجود ندارد. یا اینکه بخواهد در کارگردانی، کار ویژه‌ای انجام بدهد تا خود کارگردان بیشتر دیده شود، از این موضوع چشم‌پوشی کرده است. چنانکه ایلکر چاتاک دارد «اتاق معلمان» را بر مبنای کشمکش‌های کاراکتر اصلی پیش می‌برد.
علیرضا صمدی خصوصیات کارگردانی ایلکر چاتاک در «اتاق معلمان» را اینگونه برشمرد: وقتی شخصی، فیلمنامه «اتاق معلمان» را بخواند، فکر می‌کند همه‌چیز در یک خط دارد پیش می‌رود و با بحران‌ها و گره‌افکنی های کلاسیک روبرو نیست. در نتیجه، این به شکل کارگردانی کردن برمی‌گردد که چگونه دارد با همین جزئیات بحران به وجود می‌آورد. نکته جالب درباره فیلم‌هایی که امسال کاندیدای اسکار بخش بین‌الملل شده‌اند، این است که سه تا از پنج اثر، با قاب چهار به سه تصویربرداری شدند. این فیلم با این انتخاب اسپکت رتیو نشان می‌دهد با قاب ۱۶ به ۹ مرسوم در سینمای هالیوود و جریان اصلی هم دارد مخالفت می‌کند. واقعیت این است که همه پلانها هم به صورت مدیوم شات فیلمبرداری می‌شود و خیلی به سمت لانگ شات نمی‌رود چون بیشتر احوال درونی این آدم‌ها برای کارگردان مهم است. چندی است دارم به این فکر می‌کنم اگر این فیلم در ایران ساخته و در جشنواره فیلم فجر نمایش داده می‌شد، منتقدان به آن چه واکنشی نشان می‌دادند؟ چون از نظر من، ما با بحران نقد روبرو هستیم و منتقدان کاردرست، سینمای ایران را تحریم کرده‌اند به دلایلی که می‌دانیم. مثلاً اگر این فیلم در جشنواره فجر ۴۲ نمایش داده می‌شد، منتقدان آن را تله فیلم می‌نامیدند چون نمای لانگ شات ندارد! انگار که هر فیلمی که نمای لانگ شات دارد سینماست! در این فیلم برای نشان دادن احوال درونی کاراکترها از مدیوم شات و مدیوم کلوزآپ استفاده کرده است اما حرکات دوربین در اثر، شیوه غریبی است. تمام حرکات دوربین فکرشده است از اینرو می‌گویم که این نوع فیلمسازی با اینکه ساده است، کار سختی است. همچنین، این فیلم، دو سکانس جذاب از نظر کارگردانی و تدوین دارد که یکی سکانسی است که ذهنی است و نشان می‌دهد همه یک شکل لباس پوشیده‌اند. سکانسی که در واقع، توهم و خیالات است. سکانس دوم هم سکانسی است که همه با هم فریاد می‌زنند. از نظر من، این سینماست. در صورتی که سینمای ایران دارد به سمت توپ ترکاندن می‌رود. از نظر من، کارگردانی خوب مثل همان جمله معروف دانشگاهی است که می‌گوید:«موسیقی خوب، موسیقی است که شنیده نمی‌شود.» کارگردانی بی‌تکلف هم همین است که خودش را هر لحظه به رخ تماشاگر نمی‌کشاند که مرا ببین که چقدر متبحر هستم. کارگردان دارد خیلی راحت قصه‌اش را تعریف و ما را با کاراکتر همراه می‌کند. چون این فیلم، کاراکتر محور است. ما باید ببینیم شخصیت اصلی که آرمانگراست، قرار است در مسیر آرمانگرایی اش، با چه بحرانی دست و پنجه نرم کند. ایلکر چاتاک، کارگردانی جسورانه‌ای برای پرده بزرگ دارد. چون این پلانها جسورانه است.

کاوه ایمانی تدوینگر در سخنانی پرده از تأثیرپذیری کارگردان از اصغر فرهادی برداشت و گفت: من وقتی اثر را تماشا می‌کردم، متوجه شدم که این فیلم، تأثیر فراوانی از اصغر فرهادی پذیرفته است. در خیلی از صحنه‌ها داشتم به این فکر می‌کردم که ایلکر چاتاک یا ارادت ویژه‌ای به اصغر فرهادی دارد یا از آثار او، وام گرفته است. مثل همینکه اثر در یک محیط محدود تصویربرداری شده است و به ندرت، کاراکترها از آن فضا خارج می‌شوند. آن عنصر قضاوتی هم که در این فیلم وجود داشت، باز مرا یاد اصغر فرهادی انداخت. من هیچ قصد مقایسه بین دو کارگردان را ندارم.
وی ادامه داد: من از این لذت بردم که کارگردان می‌دانست دارد چه می‌کند. از نظر من، نقطه قوت این فیلم، فیلمنامه است. روح مهرزاد مینایی شاد. من در هفت اثر با او همکاری داشتم. واقعاً آدم باسوادی بود. او به من یاد داد که فیلمنامه خوب نباشد، اثر خوب نخواهد شد. یعنی رکن اول، دوم و سوم یک فیلم، فیلمنامه است. یکبار فیلمنامه‌نویس می‌نویسد، یکبار کارگردان مینویسد و در نهایت، تدوینگر که آدم مهمی است، می‌نویسد و آنچه که قرار نیست مخاطب ببیند، دور می‌ریزد. روایت که مهمترین عنصر «اتاق معلمان» است که آن را متفاوت کرده، محصول هنر دست تدوینگر با همراهی کارگردان است. این اثر، فیلمنامه قوی دارد. لایه‌های زیرین و نقطه‌گذاری مناسب دارد. همانطور که علیرضا صمدی اشاره کرد، کارگردان خودنمایی نکرده است که از چند جهت، یک نما را بگیرد. چون تکلیفش روشن بوده است. فیلم روانی است. تدوین اثر، پر از کات است. یک سوم اول فیلم، پر از جامپ کات است تا قهرمان اصلی را معرفی کند. سپس به مرور، این جامپ کات ها کم و مچ کات ها زیاد شده است. موسیقی اثر، بسیار درخشان است و موتیف تکرارشونده دارد. عباس کیارستمی در فیلمی که با ایرج کریمی همکاری داشتم، نقل‌قولی گفت که چنین است:«ساده بودن، خیلی سخت است.» روح هر دوی آنها شاد. مثل همین فیلم که پر پلان است ولی مخاطب حس می‌کند کارگردان و تدوینگر خلاقیت خاصی نشان ندادند. خیلی جاها، ری اکشن ها به اکشن ها کمک کرده است. اگر ری اکشن خوب باشد، حتی از اکشن نتیجه بهتری خواهد داشت. اینجا هم همینطور است. این فیلم هم در دکوپاژ ساده به نظر می‌رسد اما پیچیده است.
سحر عصرآزاد درباره دیگر شباهت مهم «اتاق معلمان» با آثار اصغر فرهادی گفت: یک نکته دیگر که به این تشابه بین این اثر و آثار اصغر فرهادی دامن می‌زند، این است که حادثه ملتهب اصلی را نشان نمی‌دهد. فیلمی که در لپ‌تاپ است، نامحسوس است و فقط تصویری از یک فرد پیراهن ستاره‌ای قابل مشاهده است. اینکه چه می‌کند، نشان داده نمی‌شود. همین است که شک و شبهه را به وجود می‌آورد و قضاوت کاراکتر اصلی و مخاطبان را به چالش می‌کشد. همانند آنچه که در «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی مشاهده شده است. این مایه مباهات است که ما بدانیم و ببینیم که سینمای ایران، چنین تأثیری در سینمای جهان گذاشته‌است.
علیرضا صمدی در سخنان پایانی، راجع به تأثیر نهادهای آموزشی در حکومت های دموکراتیک و همچنین، دیکتاتوری بر افراد گفت: دموکراسی از تحمل دیگران، سعادتمندی و صلح صحبت می‌کند‌. دقیقاً مفاهیمی که این فیلم درباره آن صحبت می‌کند. یک دختر آرمانگرا که در پی صلح است اما انگار، آن جامعه این موضوع را قبول نمی‌کند. همینجاست که تحمل کردن دیگران نمود می‌یابد. از اینرو، من اثر را تمثیلی نمی‌دانم. چون در حکومت های دموکراتیک، تربیت دانش‌آموزان بر این مبناست که شهروند آزاد و مستقل باشند در صورتی که در حکومت‌های دیکتاتوری، تربیت بر مبنای این است که شهروندی مطیع و حرف گوش کن به وجود بیاید. مثال‌ها هم که اظهر من الشمس است. در پایان اثر، آنچه که فیلمساز می‌گوید این است که در نهایت، آن شهروند بر بستر یک نهاد می‌نشیند و همچنان، می‌تواند آزاد و مستقل باشد. از نظر من، این نگرش فیلمساز است. استاد حمید سمندریان، جمله معروفی دارد که چنین است:«نمایشنامه خوب، مثل منشور می‌ماند و از هر طرف که نور بدهید، یک رنگی می‌دهد و نمی‌توان یک نمایشنامه خوب را فقط از یک دید نگاه کرد.» بنابراین «اتاق معلمان» هم که فیلم شاهکاری است، می‌توان از زاویه دیدهای گوناگون مثل روانشناسانه، جامعه‌شناسانه، فلسفی و تمثیلی به آن نگاه کرد. من دوست داشتم از بعد جامعه‌شناسی به آن نگاه کنم.
برنامه هشتم «اکران ایوان»، آخرین برنامه «اکران ایوان» در سال ۱۴۰۲ است و با آغاز سال ۱۴۰۳، برنامه‌ها از سر گرفته خواهد شد که به زودی، جزئیات برنامه‌ها، به اطلاع همگان خواهد رسید.

لینک کوتاه : https://cinemajaryan.ir/?p=38785

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • خوشحالیم که «سینما جریان» را انتخاب کرده‌اید.
  • دیدگاه های شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا و یا به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نمی‌شود.

logo-samandehi