• امروز : شنبه - ۸ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 27 April - 2024
0

فانتزی‌های جذاب و دلنشین سروش

  • کد خبر : 36835
  • ۱۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۲
فانتزی‌های جذاب و دلنشین سروش
سینما جریان | سریال «شمعدونی» جنسي تازه از کمدی را پیشنهاد داد و شکل تکامل‌یافته آن در «لیسانسه‌ها»ی سه فصلی به‌بار نشست. اگر در برابر «شمعدونی» دودستگی شکل گرفت؛ بر سر «لیسانسه‌ها» اتفاق نظر وجود داشت. سریالی که حالا نام آن در میان آثار برجسته تلویزیون به ثبت رسیده.

سروش صحت در مقام نویسنده و کارگردان به همراه ایمان صفایی، همکار فیلمنامه‌نویسش، کاری سخت برای خلق «مگه تموم عمر چند تا بهاره» پیش‌رو داشتند. آخر، «لیسانسه‌ها» توقعات را بالا برد و کار را سخت کرد. آن‌ها اما در این سریال خانگی برگ برنده‌ای دیگر رو کردند. در این گزارش که انتشارش مقارن است با سالروز تولد سروش صحت، برخی فانتزی‌های «مگه تموم عمر…»، بازخوانی شده.

مورد اول| حفره و عشق وارونه
شاهین ربانی (علی مصفا) مردی است که از سن ازدواجش گذشته و هر بار عاشق دختری می‌شود. او خود را در ماجرای تصادف و کشته شدن عمو مقصر می‌داند و عذاب وجدان رهایش نمی‌کند. با مسائل دیگر هم درگیر است و برای آرامش، چاره‌ای ندارد جز این‌که از طریق سوراخ!‌ وارد یک حفره شود. او در این مکان که هر بار محل رقم خوردن اتفاقات جورواجور است با متریکس (بیژن بنفشه‌خواه) و دستیارش جیمشید (حسن نوری) ملاقات می‌کند.

این حفره در واقع بازتاب ذهن شاهین است که روزهای ابتدایی هضم آن برای مخاطب آسان نبود. به مرور اما تبدیل به یکی از فانتزی‌های محبوب سریال شد؛ خاصه آن‌که اتفاقاتی که رخ می‌دهد، توام با ایجاد خنده است. خاطرتان هست جایی که حفره تو حفره پیش آمد؟! عشق وارونه شاهین که به دیگران می‌گوید فلان دختر دلبسته‌اش شده اما تحویلش نگرفته نیز دیگر وجه جذاب اوست. و چه بازی درخشانی دارد علی مصفا.

مورد دوم| پری دریایی
با شنیدن اسم پری دریایی هر تصویری در ذهن تداعی می‌شود جز مردانی درشت هیکل و سبیلو! وقتی گلی (آناهیتا افشار) به نشانه قهر به جزیره رفت، نامزدش (نیما با بازی مجید یوسفی) به همراه دیگران رفتند تا او را پیدا کنند. این سفر توام با ماجراهايی جذاب است؛ مثل غرق شدن بهرام (وحید آقاپور)، شهرت شهرام (کاظم سیاحی) و… .

بامزه‌ترین اتفاق مربوط به زمانی است که نیما به توصیه صاحب اغذیه‌فروشی (سیاوش چراغی‌پور) حرف دل خود را در یک نامه برای گلی نوشت و آن را در یک بطری قرار داد و به دریا پرتاب کرد تا پری دریایی‌ها پیام را به دست نامزدش برسانند! بطری به پری دریایی خورد؛ اما آن‌ها کسی نبودند جز دوستان و خویشان نیما؛ مردانی در هیبت عجیب! نیما در ساحل نیز چند بار آن‌ها را مشاهده کرد و واکنشش بار دیگر منجر به خلق موقعیتی جذاب شد. این فانتزی فرامتن هم دارد و آن کنایه‌های دلنشین سریال به سیستم ممیزی است.

مورد سوم| کودکی شخصیت‌ها
«مگه تموم عمر چند تا بهاره» فلش‌بک زیاد دارد. قیافه اغلب شخصیت‌ها اما در دوران کودکی و جوانی تفاوت چندانی با شمایل کنونی‌شان ندارد. مثلا جلال (قدرت‌الله ایزدی) در دوران طفولیت سبیل دارد! در حالی‌که لباس بچگانه بر تن اوست. یا در زمان تحصیل او و دوستش (رزاقی با بازی عین‌الله دریایی) سبیلو هستند! شرایط دیگران نیز به همین‌گونه است. راستی چه می‌شود که چنین ایده‌ای به کمک سریال می‌آید و از مخاطب خنده می‌گیرد؟

مورد چهارم| فانتزی‌های ناتمام
آنچه یادآوری شد، بخشی از فانتزی‌های صحت و صفایی در «مگه تموم عمر…» است. باز هم می‌توان مثال آورد؛ مثل استفاده از کاراکترهای آثار قبلی در تاکسی و موقعیت‌های دیگر. یا تداوم ایده «لیسانسه‌ها» و مسئولانی که تا واژه کمک از زبان یک نفر خارج می‌شود، دوان‌دوان برای رفع مشکل می‌آیند. اصلا حضور گروه موزیک به‌عنوان رابط سکانس‌ها ایده‌ای بدیع و البته توام با ریسک است که در سریال جواب داده.

نام اثر و نیز بازخوانی ترانه‌های قدیمی نیز ادای دین به خاطرات خلق شده برای چند نسل است. از خواب‌های شخصیت‌ها و در راس آن‌ها جلال ربانی نگذریم؛ فصل مواجهه او با همسر مرحوم و اجازه دادن برای تجدید فراش، نمونه دیگری از ذهن سیال و رهای صحت و صفایی است. شوخی با شخصیت‌های محبوب مثل ماجرای شنای مالک «زخم کاری» در آب سرد را فراموش نکنیم… . سروش صحت در نوشته‌های خود نیز با خلق دنیای فانتزی، جماعت زیادی را شیفته کرده.

لینک کوتاه : https://cinemajaryan.ir/?p=36835

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • خوشحالیم که «سینما جریان» را انتخاب کرده‌اید.
  • دیدگاه های شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا و یا به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نمی‌شود.

logo-samandehi