اختصاصی | میثم غلامی | انیمیشن «عناصر (بنیادین) – Elemental» که برای ساخت آن هفت سال زمان نیاز بوده است در نگاه اول از آن دست انیمیشنهای کمپانی دیزنی و پیکسار است که مضامینی اخلاقی و فلسفی را به نمایش میگذارد. این انیمیشن در ژانر فانتزی، درام و کمدی ساخته شده که توانسته است نظر مثبت برخی مخاطبان را به خود جلب کند و به زعم نگارنده شاید یکی از بختهای اسکار امسال نیز باشد. البته نمرات این انیمیشن در سایتهای امتیاز فیلمها چندان بالا نیست.
این انیمیشن که یک نمونه دیگر از همکاری موفق دو کمپانی دیزنی و پیکسار محسوب میشود؛ ارائهای دیدنی و سرگرمکننده است از آنچه که در جامعه امروز به عنوان تفاوت و یا تضاد میان فرهنگها میشناسیم. تضادهایی که با رسیدن به یک فهم مشترک، یافتن اشتراکات و گوش دادن به ندای درونی تبدیل به یک جریان احساسی، عاشقانه و پر از مهر میشود.
«عناصر – Elemental» جامعهای (یا شهری) (الهام گرفته شده از سبک معماری شهرهای آمستردام و ونیز) را به تصویر میکشد که در آن شخصیتهای متعلق به چهار عنصر زمین (خاک) – باد (هوا) – آب و آتش در آن زندگی میکنند. عناصر زمین و آب و هوا در فضایی دوستانهتر و کنار هم و عنصر آتش در نقطهای دورتر از محل زندگی آن سه عنصر روزگار میگذرانند.
شخصیتهای «امبر – Ember» از جنس آتش (یک دختر سخت، مستقل، برافروخته و بدون کنترل خشم و عصبانیت) و «وید – Wade» از جنس آب (پسری خوش ذوف، احساساتی، عاشق پیشه، شکلپذیر) است که بستر اصلی داستان انیمیشن را تشکیل میدهند تا آنجا که پرداخت فیلمنامه به دو عنصر «زمین» و «هوا»؛ کوتاه و ضعیف جلوه کرده و بیشتر داستان روی تقابل در ابتدا دشمنانه و پر از کینه و در انتها روابط عاشقانه آتش و آب میگذرد. تقابلی که در نهایت ناچار است با عشق «امبر – Ember» و «وید – Wade» به یک رابطه مبتنی بر رسیدن به اشتراکات فرهنگی و احساسی تبدیل شود.
این انیمیشن؛ جامعه متعلق به عنصر «آب» را متمول و به دور از اضطراب و نگرانی و سرشار از احساسات خالص نشان میدهد و در مقابل جامعه متعلق به آتش را در وهله اول یک جامعه مهاجر (برگرفته از کوچ کارگردان فیلم از کره جنوبی به آمریکا) و کوچ کرده از سرزمین آتش و افرادی دارای اخلاق تند، اخمو و پر از خشم را نشان میدهد که در نقطهای در حاشیه شهر ناچار به ادامه زندگی هستند و بعضا نگاههای بیگانه هراس دیگر عناصر را تحمل میکنند.
شخصیتهای متعلق به عنصر «آتش» در این فیلم جامعه گریزتر از بقیه عناصر هستند و مقبولیت آنچنانی در پیشبرد روابط اجتماعی در شهر ندارند. چرا که فرآیند طبیعت و ماهیت ذاتی آتش، آنها را ناخودآگاه منزوی کرده و شکلگیری رابطه میان «امبر – Ember» و «وید – Wade» موجب شکست سدها، باورها و فروکش کردن دشمنیها میشود.
«امبر – Ember» که در چنین جامعهای رشد کرده و موفقیت را تنها در اداره کردن مغازه پدرش (که یک رویای دیرینه برای پدرش است) میبیند با «وید – Wade» آشنا شده و در طول فیلم بارها به اینکه آنها به واسطه تفاوتهای ذاتی امکان رسیدن به یکدیگر را نداشته اشاره شده و در پایانبندی فیلم نیز هر دو شخصیت در موقعیتی قرار میگیرند که یک نفر («وید – Wade») خود را فدای دیگری میکند؛ تماشاگر را در موقعیتهای احساسی همراه با ارائهای دیدنی از نمایش ارزشهای اخلاقی، عاطفی و عاشقانه قرار میدهند.
انیمیشن «عناصر – Elemental» راه رسیدن به وصال عاشقانه سرشار از مهر و احساس را روبرو شدن با واقعیتها و نیتهای درونی هر فرد میداند و آنچه به نمایش میگذارد؛ رسیدن به «برای خود چه میخواهی» و گذشتن از مرز «دیگران برای تو چه رویایی را در سر میپرورانند» است.