حبیب احمدزاده نیزبا اشاره به اینکه یکی از مشکلات اصلی نوع نگاه اشتباهی است که برخیها به کارکرد موزهها دارند، گفت: نوع نگاه برخی افراد به موزهها دقیقا همان نگاهی است که به دانش آموزان در آموزش و پرورش دارند ؛ تصور میشود که مغز مخاطبان یک ظرف خالی است که باید آن را پر کرد درحالیکه باید به سمتی حرکت کرد که مخاطب و بازدیدکننده موزه بعد از دیدن هر موزهای به سمت تفکر و تکاپو حرکت کند.
وی با اشاره به اینکه موزهها باید مانند شمع و نور نقش روشنگری و افزایش آگاهی داشته باشند، افزود: موزهها در هر شکل و عنوانی باید حس زنده بودن و زندگی را به جامعه منتقل کنند و مانند یک دونده دو امدادی تجارب گذشتگان را به نسل امروز و تجارب نسل امروز را به آیندگان منتقل کنند. به عنوان مثال، موزه سینما می تواند از خود افراد کهنه کار این رشته و حتی بازنشستههای سینما به عنوان روایتگران این مجموعه تاریخی استفاده کند.
احمدزاده با اشاره به اینکه موزه باید پویا و زنده باشد، بیان داشت: اگر هر موزهای به افراد جامعه و شهروندان بگوید که شما قرار نیست همه مسائل را از ابتدا تحربه کنید بلکه میتوانید تجربیات دیگران را ببینید و آگاهی پیدا کنید، قطعا میتواند کاری را انجام بدهد که دانشگاهها و مدارس نتوانستهاند انجام بدهند.
وی با تاکید بر اینکه موزهها باید از نمایشی بودن صرف دست بردارند گفت: موزه باید پویا باشد و نباید تنها به پوسته اکتفا کنند بلکه باید محتوای پویا را تکثیر کند.
اسماعیلی در ادامه با اشاره به اینکه در مفهوم پایداری بحث تعادل وجود دارد و کنترل بحران ها از جمله موضوعاتی است که به پایداری مربوط میشود ، از رضا کیانیان خواست تا درباره ارتباط بین پایداری و سینما صحبت کند.