• امروز : چهارشنبه - ۱۹ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Wednesday - 8 May - 2024
1
اختصاصی سینما جریان | در ششمین برنامه «اکران ایوان» مطرح شد:

نهایت تلاش برای خلق تصاویر واقعی/ شخصیتی که به دل ترس‌های خودش می‌زند/ چقدر آدم‌ها، همان حافظه خودشان هستند؟

  • کد خبر : 38735
  • ۰۶ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۸
نهایت تلاش برای خلق تصاویر واقعی/ شخصیتی که به دل ترس‌های خودش می‌زند/ چقدر آدم‌ها، همان حافظه خودشان هستند؟
سینما جریان | ششمین برنامه «اکران ایوان»، شامگاه روز شنبه، ۵ اسفند ماه سال جاری، با اجرای سحر عصرآزاد منتقد سینما مجری_کارشناس رویداد و با حضور لیلا اخباری، وحید رابودان، سها نیاستی و علی گیتی‌نورد کارگردانان فیلم‌های به نمایش درآمده، در ایوان ربط برگزار شد.

سینما جریان | اختصاصی | فرزاد جمشید دانایی | ششمین برنامه «اکران ایوان»، شامگاه روز شنبه، ۵ اسفند ماه سال جاری به اکرانِ مجموعه فیلم کوتاه «عوارض جانبی» به کارگردانی لیلا اخباری، «تحت فشار» به کارگردانی وحید رابودان، «دو زندگی سپیده» به کارگردانی سها نیاستی و «بازی» به کارگردانی علی گیتی‌نورد اختصاص داشت و سپس نشست نقد و بررسی آثار با اجرای سحر عصرآزاد منتقد سینما مجری_کارشناس رویداد و با حضور لیلا اخباری، وحید رابودان، سها نیاستی و علی گیتی‌نورد کارگردانان فیلم‌های به نمایش درآمده، در ایوان ربط برگزار شد.

در ابتدای نشست، سحر عصرآزاد از استقبال علاقمندان به سینما برای حضور در ششمین برنامه «اکران ایوان» تشکر کرد و گفت: با تشکر از تماشاگران که چنین استقبال گرمی از این باکس فیلم کوتاه داشتند و همچنین، تشکر از بازیگران و عوامل این آثار حضور پیدا کرده‌اند. همانطور که در جریان هستید، دقایقی با سازندگان هر اثر، به بحث و گفتگو خواهیم نشست و آثار آنها را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

سپس سحر عصرآزاد از لیلا اخباری کارگردان «عوارض جانبی» دعوت کرد تا پشت تریبون قرار بگیرد.

لیلا اخباری در سخنان ابتدایی، راجع به دغدغه‌های خودش در ساخت یک فیلم کوتاه عنوان کرد: مهمترین نکته‌ برای من این است که یک قصه خوب روایت کنم و آن را هم خوب تعریف کنم. با توجه به جنسیت خودم و جامعه‌ای که می‌شناسم، احساس می‌کنم اگر روایت را از زاویه دید یک زن روایت کنم، شاید روی آن اشراف بیشتری داشته باشم. هیچوقت به این فکر نکردم که لزوماً و حتماً کاراکتر من باید یک زن باشد و راجع به مشکلات، معضلات و دیگر مسائل مربوط به زنان فیلم بسازم. برای من، موضوع قصه‌ای است که سعی دارم آن را تعریف کنم.

او افزود: فضای قصه من ایجاب می‌کرد که در فضای یک شهرستان که انگار هنوز وارد مدرنیته نشده است، پیش برود. انتخاب لوکیشن، از اولویت‌های اصلی من بود چون لوکیشن از کاراکترهای اصلی اثر محسوب می‌شد. از اینرو لوکیشنی را انتخاب کردم که رفتار آدم‌های آنجا را بدانم. از نظر محیطی، کوچک باشد و برای آنها مسئله آبرو مهم باشد. همه بازیگران از شهر کاشان انتخاب شدند و در طول دو ماه، هر روز، با آنها جلسات تمرین برگزار کردیم چون تجربه آنچنانی در عرصه بازیگری نداشتند. نکته دیگر اینکه به همین دلیل، مجبور شدم فیلمنامه را به دو قسمت تبدیل کنم: یک قسمت به مهمانان اختصاص داشت تا صداهای بکگراندی که فیلم لازم داشت را از این طریق استخراج کنم و قسمت دوم هم فیلمنامه دیگری بود که بازیگران اصلی در جریان آن بودند. اینگونه شد که «عوارض جانبی» را در چهار روز فیلمبرداری کردیم و روند ساخت با سرعت خوبی پیش رفت چون بازیگران تمرین زیادی داشتند. این باعث می‌شد تعداد برداشت بالایی نداشتیم. علت آن هم این بود که همه‌چیز صحنه از فیلمبرداری تا طراحی صحنه، از قبل آماده بود.

این کارگردان درباره ایده‌ای که برای بخش فیلمبرداری اثر داشت، خاطرنشان کرد: من در جلساتی که با فیلمبردار بهروز بادروج داشتم، به او گفتم که من می‌خواهم همان چیزی که با چشم عادی می‌بینیم، در تصویر داشته باشیم و نمی‌خواهم تصویر زیبایی باشد. از اصلی‌ترین دلایلی که بهروز بادروج را انتخاب کردم، این بود که او در آثار مستند زیادی فیلمبرداری انجام داده بودند و در کار با دوربین عملکرد فوق‌العاده‌ای دارند. اصلا حضور دوربین او در صحنه حس نمی‌شود و هیچ تکانی به چشم نمی‌خورد از اینرو خیلی واقعی است. خیلی سریع منظور مرا از قاب‌بندی و نورپردازی مورد نظر من درک کرد و آن را انجام داد بنابراین تعامل بین ما خیلی سریع شکل گرفت. نهایت تلاشی که داشتیم این بود که تصاویر را به سمت واقعی بودن ببریم.

یکی از حضار در سخنانی درباره طریقه نمایش اخلاق در فیلم «عوارض جانبی» گفت: از پایه‌های دین، اخلاق است و در این فیلم به خوبی اشاره می‌شود که گاهی، مسائل اخلاقی کنار گذاشته می‌شود تا برخی باورها مثل آبرو که به درستی فهمیده نشده‌اند، اجرا شوند. بدین صورت که اگر دین به درستی که هست، درک نشود، مشابه اتفاقی که در «عوارض جانبی» رخ داد، به وقوع خواهد پیوست. فیلم زیبایی بود و امیدوارم موفق باشند.

با پایان سخنان لیلا اخباری، سحر عصرآزاد از وحید رابودان کارگردان، مینا سلیمی بازیگر و نازنین نادرپور بازیگر فیلم کوتاه «تحت فشار» دعوت کرد تا پشت تریبون قرار بگیرد.

سحر عصرآزاد موضوع زنان را نقطه اشتراک چهار اثر به نمایش درآمده دانست و گفت: به طور اتفاقی، هر چهار فیلمی که امروز به نمایش درآمد، با محوریت زنان است و درام‌های آنها دارد بر محور موقعیت آسیب‌دیده زن در خانواده و اجتماع حرکت می‌کند. کارگردان «تحت فشار»، التهاب را با نشانه‌ها و مولفه‌های عینی در درام نشان می‌دهد. از اینرو اثر تبدیل به فیلمی نمی‌شود که می‌خواهد برخی مفاهیم و شعارها را بدهد و زیرلایه مختصری هم داشته باشد. از ارتباط با صاحبخانه تا تمثیل کولر، همگی، در فیلمنامه به درستی پرداخته شده است.

وحید رابودان درباره جرقه اولیه ساخت «تحت فشار» خاطرنشان کرد: در واقع، شرایط دست به دست هم داد با توجه به شرایطی که در چند سال گذشته، تجربه کرده بودیم که کرونا هم از آن جمله بود و همه دست از فیلمسازی کشیده بودند چون معلوم نبود دارد چه اتفاقی می‌افتد. جرقه اولیه ساخت «تحت فشار» در یک همنشینی دوستانه با دو تن از عوامل اثر زده شد. ایده را با آنها در میان گذاشتم و آنها پیشنهاد دادند که فیلم را بسازیم. از آنجا که هیچوقت، کسی سرمایه هنگفتی در اختیار من نمی‌گذارد که فیلم بسازم و هرگز هم قرار نیست این اتفاق بیافتد، آنها پیشنهاد دادند که فیلم را با بودجه‌ای مختصر (Low Budget) بسازیم. امین خرسندی مدیر فیلمبرداری اثر گفت که می‌توانیم فیلم را در خانه من بسازیم. در نتیجه، آنجا تصمیم نهایی برای ساخت اثر گرفته شد. متأسفانه، او امروز به علت اینکه سوگوار فوت پدرش است، امکان حضور نداشت.

او افزود: دغدغه من برای ساخت اثر، فشاری بود که روی همه آدم‌های جامعه و به ویژه، زنان هست. راجع به این موضوع تحقیق می‌کردم و دوست داشتم درباره آن فیلمی بسازم. همانطور که گفتید محوریت در این فیلم با زنان است ولی تمام کاراکترهای اثر، به شکلی تحت فشار هستند. این روزها تحت این فشارهایی که زندگی می‌کنیم، باعث می‌شود ما تصمیم‌های اشتباهی بگیریم و می‌خواستم نشان بدهم که چقدر ما خودمان در این تصمیم‌ها مقصر هستیم و چقدر می‌توانیم در جامعه جلوی وقوع این اشتباهات را بگیریم.

سحر عصرآزاد درباره سه نوع کاراکتر زن به نمایش درآمده در این اثر عنوان کرد: ما با سه دسته کاراکتر زن در این اثر مواجه هستیم و هر کدام، مواجهه متفاوتی دارند با اتفاقی که برای آنها رخ می‌دهد. شخصیت اصلی، تجربه‌هایی که در مدت زمان کوتاه فیلم به دست می‌آورد، بخشی از آن، از طریق مشاهده دو کاراکتر زن دیگر است. این شخصیت تا پایان، انفعالی را در مقابل صاحبخانه دارد ولی وقتی با آن زن در سوپرمارکت مواجه می‌شود که می‌خواهد حق خودش را بگیرد، آنجاست که تغییرات او آغاز می‌شود. مستأجر جدیدی هم که قرار است در آن خانه ساکن شود، وارد یک بازی شده است تا بتواند منافع خودش را پیش ببرد. حضور این سه شخصیت روی این خط درام ساده و مرسوم، عملکرد خوبی داشته است بدون اینکه به وجه تمثیلی و استعاری اثر خدشه‌ای وارد کند.

مینا سلیمی مهمترین ویژگی فیلمنامه را سادگی روایت خواند و گفت: وقتی وحید رابودان مرا دعوت به بازی در این فیلم کرد و فیلمنامه را خواندم، اینکه به سادگی داشت حرف خودش را از طریق فیلمنامه می‌زد، دوست داشتم. یک سری پیچیدگی‌ها در برخی فیلم‌های کوتاه داریم که مخاطب عام نمی‌تواند آن را درک کند‌ یا مخاطب را از قصه دور می‌کند. بنابراین از این پیشنهاد استقبال و در فیلم بازی کردم.

او در توصیف شخصیتی که در این فیلم ایفا کرد، گفت: راجع به این شخصیت باید بگویم که نمی‌توانم بگویم خیلی از من دور بود چون وقتی در سینما فعالیت می‌کردم، اتفاقات مشابه آن برای من افتاده بود. از اینرو از آنها وام گرفتم. همچنین، در سال‌های اخیر، دنیا به من این جرأت را داد که بتوانم از حق خودم دفاع و مبارزه کنم با آنچه که مرا می‌آزارد. در نهایت، تعریف من از این شخصیت، این بود که شخصیتی است که به دل ترس‌های خودش می‌زند و پیروز بیرون می‌آید. همه اینها به من در بازی در «تحت فشار» کمک کرد. گاهی که دوباره، فیلم را می‌بینم، می‌گویم کاش، این صحنه را طور دیگری بازی می‌کردم.

وحید رابودان درباره مسئله اصلی خودش در این فیلم گفت: مسئله تعرض به حریم خصوصی افراد، مسئله من در این فیلم است. مثلاً اگر یک آدمی، در اتاق خودش را می‌بندد وقتی یک نفر در یک خانه‌ای است، آن حریم شخصی آن فرد است و هیچکس نباید با سرک کشیدن یا به هر شکل دیگر، به این حریم تعرض کند. یا مثلاً نباید از ماگ شخصی آن آدم استفاده کنید. این موضوعی است که گاهی خود ما هم دچار این اشتباه می‌شویم.

نازنین نادرپور روند رسیدن خودش به نقش «سارا» را جالب توصیف کرد و گفت: روند رسیدن به نقش، برای من اولین بار بود که به این شکل صورت می‌گرفت. به مشاوران املاک بسیاری به همراه کارگردان برای اجاره خانه مراجعه کردیم. همچنین، من اصلا بازیگر مقابل خودم و لوکیشن اصلی ضبط فیلم را تا لحظه فیلمبرداری ندیده بودم. در کوچه، لباس عوض کردم و با یک گریم ساده، وارد لوکیشن اصلی ضبط شدم. کل این پروسه، برای من تجربه جالبی بود.

وحید رابودان در سخنان پایانی، با تقدیر از استقبال تماشاگرانی که در «اکران ایوان» حضور داشتند، گفت: من موقع اکران فیلم‌ها داشتم به این فکر می‌کردم یک لحظه حضور در این جمع که شاهدش هستیم، به هزار تا جمع‌های بزرگتری که در آنها از ارزش سخن گفته می‌شود، می‌ارزد. من حاضرم با حضور فقط دو تماشاگر، دوباره اثرم را در چنین جمعی نشان بدهم و برای این حضور، تبلیغ کنم ولی در هزار اتفاق دیگر که فکر می‌کنند، دستاورد محسوب می‌شود، پا نخواهم گذاشت.

سها نیاستی بازیگر سینما و نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «دو زندگی سپیده»، سومین کارگردانی بود که پشت تریبون قرار گرفت.

در ابتدا، سها نیاستی از اینکه از یک لحظه شخصی به ساخت فیلم «دو زندگی سپیده» رسیده است، سخن گفت: ساخت «دو زندگی سپیده»، برای من، از یک لحظه شخصی شروع شد. زمانی که مواجهه مادرم با مادربزرگم را دیدم بعد مدت طولانی که همدیگر را ندیده بودند. آن لحظه صحبت آنها با یکدیگر، آنقدر پر از عشق و دلسوزی بود که برای من سوال ایجاد شد که چقدر آدم‌ها، همان حافظه خودشان هستند؟ و اینکه چه میزان مسئولیت پذیری یک نفر به این بستگی دارد که چقدر از اتفاقات را به خاطر می‌آورد یا نمی‌آورد؟ مادری که در فیلم می‌بینیم، خیلی شبیه خود سپیده است. انگار خودش دارد مادر خودش را تکرار می‌کند. به این معنی که آن مادر، ذاتا آدم بدی نبوده و در یک موقعیتی، مرتکب خطا شده است. حالا، مادر سپیده آن موقعیت را یادش نیست و سپیده به یاد دارد. اگر سپیده، آن موقعیت را فراموش کند، دیگر اصلا می‌تواند از مادر خودش متنفر باشد؟ الآن که مادر سپیده چیزی را به یاد نمی‌آورد، آن موقعیت تقصیر چه کسی بوده است؟ و وقتی مادرش، آن را به یاد نمی‌آورد، بیش از پیش، عصبانی می‌شود چون تنها چیزی و تنها حسی که از آن موقعیت نسبت به مادرش داشته هم از دست داده است. اینگونه، این نفرت شکل دیگری پیدا می‌کند. دغدغه من این بود که چگونه با وجود این فراموشی، می‌توان از این نفرت گذشت؟

سحر عصرآزاد، بازی ندا جبرائیلی در «دو زندگی سپیده» را ستود و گفت: ندا جبرائیلی در فیلم‌های خوب فراوانی بازی کرده است و از بازی‌های مورد علاقه او، برای من، فیلم سینمایی «کارت پرواز» به کارگردانی مهدی رحمانی است. فیلمی که مسلح و در شرایط بدی اکران شد. وقتی بازی او را در آنجا دیدم، حس کردم رنجی در فیزیک و در زیرپوست او وجود دارد که در برخی نقش‌ها، می‌تواند آن رنج را به خوبی بیرونی کند به اندازه‌ای که برای هر نقش مورد نیاز است. در این فیلم هم به خوبی از پس ایفای این نقش بر می‌آید.

سها نیاستی درباره نحوه انتخاب ندا جبرائیلی برای نقش «سپیده» اظهار کرد: من، سه سال پیش، با ندا جبرائیلی ملاقات کردم و در همان زمان، به او گفتم فیلمنامه‌ای دارم که فکر می‌کنم تو باید آن را بازی کنی. به مرور، دوستان صمیمی شدیم و دو سال و شش ماه بعد، این فیلم ساخته شد. من هم وقتی ندا جبرائیلی را دیدم، حس کردم این وجهی که به آن اشاره کردید، در او وجود دارد. بیشتر زمان صحبت ما درباره این نقش، به پیش داستان مربوط می‌شد که چه اتفاقاتی افتاده که «سپیده» به این نقطه رسیده است. من هم سعی کردم نشانه‌هایی از این سرگذشت را در فیلم قرار بدهم. به این فکر می‌کردیم که به هر دلیلی، دیگر شوهری وجود ندارد یا جای دیگری زنده می‌کرده و حالا، به این شهر آمده است. شهری که مادرش در آنجا زندگی می‌کند ولی او نمی‌خواهد مادرش را ببیند، این بخشی از تناقض‌های شخصیتی بود که این آدم داشت که انگار ناخودآگاه تمایل دارد مادرش را ببیند. این صحبت‌هایی بود که با ندا جبرائیلی داشتیم و اصلا نیازی نبود که با او راجع به صحنه‌های احساسی صحبتی انجام دهم و با حضورش، به سادگی هر چه تمام‌تر این صحنه‌ها را ضبط کردیم. اولین صحنه‌ای هم که فیلمبرداری شد، صحنه آخر بود با اینکه سخت بود ولی انگار باعث شد همه حس‌ها را درک کند و خودش بداند چه انتظاری از کاراکتر وجود دارد.

علی گیتی‌نورد کارگردان فیلم کوتاه «بازی» آخرین سخنرانی بود که پشت تریبون قرار گرفت.

علی گیتی‌نورد راجع به اولین حضور یک شخصیت زن در محور آثارش گفت: فیلمنامه‌های قبلی من هیچوقت کاراکتر اصلی زن نداشتند و می‌خواستم اینبار، یک کاراکتر زن در محوریت داستان باشد. با این وجود فیلمنامه «بازی» برای من، از حضور پدر در پشت در شروع شد. به این فکر می‌کردم که اگر پدری پشت در اتاق فرزندش بیاید و ببیند که دارد با شبح مادرش بازی می‌کند، باید چه واکنشی نشان دهد؟ به این فکر کردم که اگر بخواهم پشت سر هم، پلان از پشت در بودن پدر نشان بدهیم، لوس می‌شود بنابراین جایگاه تعریف روایت را تغییر دادیم. در ادامه هم سعی کردیم تمایز دو دنیای ذهنی و عینی را در اجرا نشان بدهیم تا آن واکنش در هنگام ضربه نهایی اثر و تغییر لحنی که اتفاق می‌افتد، خودش را نشان بدهد. زمانی هم که برای فوت مادر آن کودک در نظر گرفتیم، یک بازه زمانی شش ماه تا یک‌ساله است. چون برای آن کودک باید این قضیه جا بیافتد و از آن سوگواری اولیه فاصله گرفته باشد.

سحر عصرآزاد در سخنان پایانی، درباره استفاده دراماتیک از تئاتر و بازی در بازی که در اثر رخ می‌دهد، گفت: نکته‌ای مثبتی که وجود داشت، این استفاده دراماتیک از تئاتر و دغدغه‌مندی بود که نسبت به این مسئله داشتید. وقتی از نمایشنامه‌های «هملت» و «اتللو» ویلیام شکسپیر در اثر استفاده شد، اینطور به نظر رسید که آن کودک دارد ارتباط خودش با مادرش را از طریق سابقه نمایشی آن مادر به نمایش می‌گذارد که در کنار دیگر ارجاعات، رابطه‌ خوبی با فرم و محتوای اثر ایجاد می‌کرد.

ساسان نعمت‌اللهی تهیه‌کننده «تحت فشار» از دیگر عوامل آثار بود که در ششمین برنامه «اکران ایوان» حضور داشت.

لینک کوتاه : https://cinemajaryan.ir/?p=38735

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • خوشحالیم که «سینما جریان» را انتخاب کرده‌اید.
  • دیدگاه های شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا و یا به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نمی‌شود.

logo-samandehi