در حاشیه برگزاری هفدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» کارگاه «فرآیند ساخت مستند کوتاه» با حضور لقمان خالدی در سالن ۴ پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.
در این نشست که با حضور پرشور علاقهمندان سینمای مستند همراه بود، لقمان خالدی گفت: در روند ساخت مستند، اولین سوال این است که ایده ما برای ساخت مستند، کوتاه، نیمهبلند یا بلند مناسب است؟ پیدا کردن پاسخ به این سوال باعث مشخص شدن روند کار خواهد شد.
زمانبندی در مستند کوتاه
او ادامه داد: برای تعیین زمان مستند مواردی چون شخصیتها، تعداد ایدهها و کشمکشها اهمیت دارند. درواقع، قبل از شروع سفر مستندسازی باید مقصد را انتخاب کنیم و بدانیم که درام ما در چه ظرف زمانی، امکان کنش دارد. در این نشست منظور من از یک فیلم مستند کوتاه، آثاری بین ۱ تا ۳۹ دقیقه هستند.
خالدی گفت: در مستند کوتاه اولین چالش ما زمان است. ما اطلاعاتی بیشمار از زندگی سوژه داریم و سوال اینجا است که از میان این سیل دادهها کدام اطلاعات را در مستند گنجانده و به مخاطب نشان دهیم؟
پس از اظهارنظر حاضران درباره این سوال، خالدی پاسخ داد: وقتی قرار است درباره زمان کار شود، یعنی درباره ساختار کار، فکر میکنیم. یعنی درباره شروع، میانه و پایان میاندیشیم. بزرگترین چالش مستندساز برای ساخت فیلم مستند زمان است و ما باید هنر «حذف کردن» را یاد بگیریم.
هنر حذف کردن
او گفت: مستندها یا موضوعمحور است و یا شخصیتمحور. درابتدا برای ساخت مستند کوتاه ایده خام اولیه را باید به طرح تبدیل کنیم که برای این منظور نیاز به تحقیق و پژوهش به چشم میخورد.
خالدی گفت: برای رسیدن به طرح اولیه لازم است که به سوالات خاصی پاسخ دهیم. برای مثال: داستان من در مورد چیست؟ مستند من درباره چه کسی است؟ سوال مرکزی مستند من چیست؟ مستند من از منظر چه کسی روایت میشود؟ میخواهم چه احساسی در مخاطب ایجاد کنم؟
این مستندساز ادامه داد: فیلمساز باید قبل از شروع تولید مستند به این سوالات پاسخ داده باشد و اینگونه فیلم وارد سطح عمیقتری میشود که آن کشف معنا و مضمون است. وقتی معنای مستند را پیدا کنیم، هنر حذف و هرس کردن نیز راحتتر رخ میدهد.
خالدی گفت: برای حذف کردن باید سراغ عناصر تکرار شونده مستند رفت. برای مثال در شخصیتها، موقعیتهای مکانی، تصاویر، گفتوگوها و پرسشها باید سراغ حذف کردن رفت تا به عصاره مستند و مضمون و معنای موردنظر رسید.
این مستندساز گفت: ما نباید در فیلم اطلاعات را بر سر مخاطب آوار کنیم. چون به رخ کشیدن اطلاعات اهمیت ندارد بلکه دادن قطرهچکانی اطلاعات اهمیت دارد و مخاطب باید بخواهد که اطلاعات ما را بشنوند.
چگونه شنیده شویم؟
خالدی گفت: در ابتدا باید از خود بپرسیم که مخاطب به اطلاعاتی که در مستند به او میدهیم تا چه اندازه نیاز دارد؟ اگر هم نیازی نداشته باشد، باید کاری کنیم تا مخاطب تصور کند تکه پازل گم کرده اطلاعات در جریان مستند نزد مستندساز است و بخواهد آن را ادامه دهد.
او ادامه داد: فیلم مستند باید شبیه به انسانها هم قلب داشته باشند و هم مغز. یعنی فیلم ما باید هم عقلانیت و هم احساس داشته باشند. برای این منظور لازم است «کنجکاوی» ایجاد کنیم. یعنی مخاطب علاقهمند شود به شنیدن ادامه حرفهای فیلم.
در ادامه این کارگاه فیلمی کوتاه درباره چگونگی ایجاد کنجکاوی و ایجاد سوال در ذهن مخاطب نمایش داده شد.
خالدی گفت: کنجکاوی در انسان حسی از بلاتکلیفی و تعلیق ایجاد میکند که باعث ترشح دوپامین در مغز میشود. تنها راه ترشح دوپامین ایجاد کنجکاوی در ذهن مخاطب است. در این مسیر، اولین مرحله کنجکاوی خود فیلمساز نسبت به مستند است.
او ادامه داد: با ایجاد سوال میتوانیم مخاطب را با شکاف دانش خویش روبهرو کنیم. نیازی نیست که سوال ما در ابعاد حروف و کلمه جای بگیرد. زیرا با تصویر هم میتوان ایجاد سوال و پرسش کرد.
این مستندساز گفت: یعنی در ابتدا باید در دانش شکاف ایجاد کرد و بعد به آرامی شروع به پر کردن آن شکاف کرد. غافلگیری، موضوع مهمی است که در ایجاد سوال باید به آن دقت کرد. یعنی مخاطب باید از خود بپرسد که بعد، چه اتفاقی قرار است بیفتد. زیرا غافلگیری توجه را جلب میکند و باعث افزایش توجه و بینش میشود.
چگونه توجه را حفظ کنیم؟
خالدی بیان کرد: غافلگیری توجه ما را جلب میکند اما علاقهمندی است که توجه ما را حفظ میکند. همه فیلمهای جهان درباره موضوع «ارتباط» است. ارتباط، بعد از کنجکاوی عنصری است که باید برای مستندساز اهمیت داشته باشد.
او ادامه داد: بشر ذاتا از خلا ارتباط بیزار است. اما چطور میتوان با یک فیلم مستند ارتباط برقرار کرد؟ برای ایجاد احساس پذیرفته شدن، تعلق داشتن و ارزشمند بودن، انسانها نیاز به برقراری ارتباط دارند و این عناصر چیزی است که باید در فیلمهای ما نمود پیدا کنند تا بتوانیم داستانگویی کنیم. زیرا مستند ارتباط مردم، با مردم است.
راه برقراری ارتباط درست با سوژه چیست؟
خالدی گفت: برای رسیدن به ارتباط با سوژه باید کشف کرد که چه چیزی مانع از برقراری ارتباط ما با سوژه میشود؟ پاسخ، در این است که اجازه دیده شدن کامل هویت سوژه رخ نمیدهد. دیده شدن کامل و برهنه شدن سوژه، کاری سخت است و نیازمند اطمینان سوژه به فیلمساز است.
این مستندساز از یکی از حضار خواست تا یک درد درونی را برای تمام افراد غریبه حاضر در کلاس به اشتراک بگذارد و سپس از احساس شرم غالب به شخصیت آدمها صحبت کرد و گفت: تصویر واقعی احساس شرم، ترسناک است. مستندساز باید «شرم» را تشخیص دهد و پا بگذارد به دنیای آسیبپذیری آن طرف شرم و همذاتپنداری ایجاد کند.
او ادامه داد: سوژه مستند در مقابل شرم چند رفتار دارد. یا به عقب حرکت میکند و شروع به پنهانکاری و رازداری مینماید. یا به جلو میآید با کوتاه آمدن، خشنود کردن، تسلیم کردن و یا حرکت بر ضد است که غالبا با پرخاشگری دامن زده میشود.
خالدی گفت: هرچه بیشتر درباره شرم حرف بزنیم، پرقدرت میشود. ما باید بتوانیم داستانهایمان را بگوییم و مورد آسیبپذیری قرار بگیریم. مستندساز باید بتواند با زاویه آسیبپذیری انسانها ارتباط بگیرد. جسارت آسیبپذیری به ما جسارتی میدهد که فیلم را جذاب میکند.